حوادث | حوادث اجتماعی | حوادث خانوادگی
پدر خانواده به نقشه مادر و پسرانش به قتل رسید!
پسران و مادرشان کسی را برای قتل پدر اجیر کردند!
رسیدگی به این پرونده از 26 مهرماه سال گذشته به دنبال پیدا شدن جسد یک مرد میانسال در راه پله های آپارتمانش در شهرستان بهارستان آغاز شد. شواهد نشان می داد این مرد که اکبر نام دارد از سوی مردی ناشناس در راه پله ها مورد حمله قرار گرفته و با ضربه های چاقو کشته شده است.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران به تحقیق از همسایه ها پرداختند.
نخستین سرنخ
یکی از همسایه ها به ماموران گفت: تازه وارد ساختمان شده بودم که صدای داد و فریاد شنیدم . من به سرعت به راهرو رفتم و اکبر را دیدم که خونین مقابل آسانسور افتاده بود. همسر و 2 پسر اکبر خونسرد بودند که تعجب برانگیز بود.
همسایه دیگر به ماموران گفت: چند دقیقه قبل از این ماجرا از پنجره بیرون را نگاه می کردم که مرد جوانی را مقابل ساختمان دیدم که کلاه کاسکتی بر سر داشت. او وارد حیاط شد و از داخل جورابش چاقو و دستکش درآورد. من که از رفتار او تعجب کرده بودم با گوشی موبایلم از او فیلم گرفتم.
در حالی که تحقیقات پلیسی ادامه داشت برادر قربانی به ماموران گفت: برادرم با همسر و دو پسرش رابطه خوبی نداشت. من به آنها مشکوک هستم. ماموران به بررسی تماس های تلفنی همسر و 2 پسر قربانی پرداختند و دریافتند یکی از فرزندان مقتول به نام شهرام از چند روز قبل تا دقایقی بعد از جنایت با مردی به نام صمد بارها تماس تلفنی داشته است.
به این ترتیب شهرام تحت بازجویی قرار گرفت و اعتراف کرد با همدستی برادر و دوستش نقشه قتل پدرش کشیده است.
اعتراف به جنایت خانوادگی
وی گفت: صمد که معتاد است از دوستان قدیمی ما بود .اما پدرم دوست نداشت به خاطر اعتیاد صمد با او در ارتباط باشیم. من و برادرم دل خوشی از پدرمان نداشتیم .به همین خاطر تصمیم گرفتیم با همدستی صمد پدرمان را از سر راه برداریم. من و برادرم چاقو خریدیم و کلید خانه را به صمد دادیم.طبق نقشه قرار شد وقتی پدرمان وارد ساختمان شد، صمد هم وارد خانه شود و کار را تمام کند.
در ادامه بازجویی ها صمد شناسایی و بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.
وی گفت: خانواده اکبر را از قبل می شناختم. مدتی قبل همسر او به نام مریم با من تماس گرفت و گفت از بدخلقی های همسرش خسته شده است. او از من خواست تا همسرش را بکشم.من هم با همدستی دو پسر مقتول او را کشتم. قرار بود از فرزندان مقتول پول بگیرم تا مشکلات زندگی ام حل شود.
وی در تشریح جزییات قتل گفت: کلید خانه و چاقو را از شهرام گرفته بودم .طبق نقشه به حیاط رفتم و پشت یک خودرو پنهان شدم تا اکبر وارد شود. او مقابل پله ها قصد داشت سوار آسانسور شود که به او حمله کردم و چند ضربه به کتف، قفسه سینه و دستش زدم .وقتی روی زمین افتاد ضربه آخر را هم به گردنش زدم و فرار کردم. چاقو را در رباط کریم به سطل زباله انداختم .
به دنبال اظهارات این مرد شاهرخ بازداشت شد و اظهارات تکان دهنده ای را مطرح کرد.
وی گفت: ما 3 باز نقشه قتل پدرم را کشیدیم اما موفق نشدیم تا اینکه آخرین بار صمد کار را تمام کرد.
پسر دیگر قربانی به نام بهرام نیز گفت: من و برادرم با پدرمان رابطه خوبی نداشتیم و مدام با هم درگیر بودیم. اما من از نقشه برادرم برای قتل اطلاعی نداشتم.
با اعترافات متهمان و بازسازی صحنه جرم برای صمد به اتهام قتل و برای دو برادر به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر شد و آنها در شعبه 13دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
در دادگاه
در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول درخواست قصاص را مطرح کردند.
سپس صمد به اتهام قتل عمد در جایگاه ویژه ایستاد و گفت : من طبق نقشه فرزندان قربانی اکبر را کشتم. اکبر از من متنفر بود و دوست نداشت با فرزندانش در ارتباط باشم .به همین خاطر کینه او را به دل داشتم.اما حالا پشیمان هستم. من بعد از مرگ پدرم حال روحی خوبی نداشتم که دست به این اشتباه زدم.
سپس شهرام به دفاع ایستاد و گفت: من معاونت در قتل پدرم را قبول ندارم .قبول دارم برای صمد چاقو خریدم و کلید خانه را در اختیارش قرار دارم اما قصدم کشتن پدرم نبود. من تحت تاثیر مواد مخدری که صمد به من داده بود قرار گرفتم و حال عادی نداشتم.
بهرام نیز گفت: من معاونت در قتل را قبول ندارم. بعد از قتل متوجه شدم برادرم و دوستش این نقشه را کشیده و آن را عملی کرده اند.
شهرام نیز اظهارات برادرش را تایید کرد و گفت: برادرم در جریان قتل قرار نداشت.
حکم دادگاه
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و صمد را به اتهام قتل به قصاص محکوم کردند . شهرام نیز به 10 سال زندان محکوم شد. قضات دادگاه بهرام را از دست داشتن در جنایت تبرئه کردند.
با اعتراض اولیای دم به حکم صادره پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و قضات عالی رتبه حکم قصاص صمد و تبرئه بهرام را تایید کردند. اما حکم 10سال زندان شهرام شکسته شد تا وی بار دیگر در شعبه همعرض از خود دفاع کند.
دومین محاکمه پسر قربانی
در این جلسه که در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، بار دیگر اولیای دم درخواست اشد مجازات را مطرح کردند .
سپس شهرام روبه روی قضات ایستاد و گفت : من امروز پشیمانم و کاش زودتر وارد این بازی خطرناک نمی شدم. پدرم صمد را شناخته بود .به همین خاطر نمی خواست دوستی ام را با او ادامه دهم.پدرم سالها قبل معتاد بود و با پدر صمد مواد مخدر می کشید. تا اینکه پدرم مواد را کنار گذاشت و ارتباطش را با پدر صمد قطع کرد. اما چون صمد معتاد بود پدرم می خواست ما هم به دام اعتیاد بیافتیم.
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود ادامه داد: من به خاطر دوستی با صمد معتاد شدم وتحت تاثیر مواد مخدر، با صمد تصمیم گرفتم که پدرم را به قتل برسانم. من پشیمان هستم.حالا هم تقاضای بخشش دارم ومی خواهم به پدربزرگم بگویم واقعا قصد کشتن پدرم را نداشتم.
سپس وکیل وی به دفاع ایستاد و گفت: بررسی پرونده نشان می دهد صمد از سالها قبل با قربانی اختلاف داشته و انگیزه کافی را برای قتل داشته است.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.