فریبا نادری داغدار شد | بازی بی نظیر فریبا نادری در فیلم معروف

سریال ستایش در سه فصل ساخته شد کارگردان سریال ستایش سعید سلطانی است که فریبا نادری در آن ایفای نقش کرده است. این روز ها سریال ستایش از شبکه آی فیلم دوباره باز پخش می شود و خانم فریبا نادری در آن بازی می کند. فریبا نادری از جمله بازیگران بی حاشیه سینماست. از بازیگران مطرح این سریال داریوش ارجمند و سیما تیر انداز و فریبا نادری است. اخبار فریبا نادری را با ما دنبال کنید.

شوهر بازیگر ستایش، فریبا نادری درگذشت 

فریبا نادری بازیگر  ستایش سالهای گذشته با مسعود رسام ازدواج کرد متاسفانه همسرش در سال 1388 به علت بیماری سرطان جان خود را از دست داد.

فوت مسعود رسام همسر بازیگر ستایش

فوت همسر فریبا نادری مسعود رسام به راستی واقعیت تلخ برای جامعه هنری بود اما انتشار عکس های سال پیش درگذشت این کارگردان و تهیه کننده موجب ناراحتی عده کثیری از مردم شده است اما این خبر مربوط به سالها پیش بوده است که شاید خیلی از ماها در آن دوران بدلیل نبود شبکه ها اجتماعی بی خبر بودیم

فریبا نادری در مصاحبه ای در مورد مسعود رسام گفته بود :

در کنار مرحوم مسعود رسام زندگی عاشقانه ای داشتم و با وجود بیست و هفت سال تفاوت سنی هیچ وقت در زندگی با او خللی حس نکردم… حتی کوچکترین سخنان او برای من آموزنده بود و این بهترین خاطره ام از اوست که هنوز هم حرف های پرمحتوایش در خاطرم هست.

ازدواج فریبا نادری

فریبا نادری یکی از هنرمندانی است که ازدواج او به یکی از خبرسازترین ازدواج ها میان هنرمندان تبدیل شد.خانم بازیگر 19 سال بیشتر نداشت که اولین بار به همراه دوستش به یک دفتر بازیگری رفت و به صورت اتفاقی با مسعود رسام کارگردان سینما آشنا شد و این آشنایی چند سال بعد منجر به ازدواج آنها شد.

ماجرای عاشقی فریبا نادری بازیگر ستایش

هیجده، نوزده سالم بود که همراه دوست گریمورم به دفتر مسعود رسام رفتم تا تست بازیگری بدهد. مسعود بازیگران فیلم «مروارید سرخ» را انتخاب می‌کرد و از افراد مختلف تست می‌گرفت.من هم اصلا در این فکرها نبودم که از اتاق بیرون آمد و گفت: نوبت شماست. گفتم: من برای تست نیامدم؛ دوستم آمده است. مسعود هم گفت حالا که تا اینجا آمده‌ای بیا تست بده. آن روز خیلی خوشحال شدم اما می‌دانستم خانواده‌ام مخالفت می‌کنند.

در تست که قبول شدم برای مدتی به کلاس‌های آموزشی بهروز بقایی رفتم تا توانایی‌های بازیگری‌ام را تقویت کنم. در قراردادی که برای بازی در آن فیلم بستم قید شده بود که خانواده‌ام بتوانند سر صحنه حاضر شوند. «مروارید سرخ» فیلمی بود که باعث شد با مسعود رسام آشنا شوم.

بعد از آشنایی با مسعود رسام و گذشت زمان حس می کردم که او احساس خاصی نسبت به من دارد. مسعود عاشقم شده بود و یک روز آن را بر زبان آورد. من هم در مقابل عاشق شدم؛ یعنی او من را هم عاشق کرد. بعد از دوران عاشقی تصمیم گرفتیم که با هم ازدواج کنیم.

شاید خیلی‌ها فکر کنند من از بیماری او خبر نداشتم که تن به این ازدواج دادم اما این جور نبود؛ من از سال 83 می‌دانستم که مسعود سرطان دارد. سال 85 که با من ازدواج کرد دکترها می‌گفتند کمتر از شش ماه دیگر سرطان کار خودش را خواهد کرد اما معجزه عشق، امید و همنشینی با هم باعث شد که تا سال 88 با سرطان بجنگد.

این جور وقت‌ها خیلی‌ها آدم را قضاوت می‌کنند. ممکن است فکر کنند به خاطر ثروت مسعود رسام بوده که من حاضر شدم با مردی که 27 سال با من اختلاف سنی دارد ازدواج کنم. کسانی که مسعود رسام را از نزدیک می‌شناسند از وضعیت زندگی او خبر دارند و می‌دانند که او ثروتمند نبود. ازدواج با مسعود آنقدر عاشقانه و مهم بود که با وجود مخالفت‌های خانواده این کار را کردم.

حتی پدرم حاضر نبود من را ببیند و این اتفاق نیفتاد تا زمانی که مسعود تسلیم سرطان شد و از دنیا رفت. همه چیز در آن زمان کوتاه با مسعود برایم خاطره‌انگیز بود و تا همین چند ماه پیش با دختر او در یک خانه زندگی می‌کردیم.

من همیشه در زندگی‌ام آدم محافظه‌کاری بودم و دنبال این بودم که بی‌دلیل خودم را در معرض قضاوت دیگران یا مشکل قرار ندهم اما دوست داشتن و عشق آنقدر قوی است که محافظه‌کاری نمی‌شناسد. مسعود رسام از کودکی برایم بت بود و وقتی نام او و برادرش در تیتراژ می‌آمد لذت می‌بردم.

چهارشنبه‌شب‌ها این اجازه را داشتم که بیدار بمانم و «خانه سبز» را ببینم. او خاطرات نسلی را رقم زده و برای همیشه در خاطرم می‌ماند.من یک مسلمان معتقدم. شاید ظاهرم مثل عرفی باشد که در جامعه وجود دارد اما به احکام دینم پایبندم. نماز می‌خوانم و مرجع تقلیدم آیت‌الله مکارم شیرازی هستند که بارها با دفترشان تماس گرفته‌ام تا در موارد مختلف سوال کنم و جوابم را بگیرم.خمس و زکات هم جزو چیزهایی است که همیشه سر وقت آنها را پرداخت می‌کنم و از واجبات زندگی من است. بی‌اندازه عاشقان امامان (ع) هستم و دوستشان دارم.