مذاکرات محرمانه با ایران در عراق؛ ماجرا چیست؟
جلال خوشچهره در یادداشتی می نویسد: برگزاری نخستین دور گفتوگوهای ایران و عربستان در بغداد و تلاش برای گسترش دامنه این گفتوگوها میان ایران با اردن و مصر به شکل موازی با آنچه اکنون در وین جریان دارد، البته گرایشی مشترک میان همه طرفهایی است که بغداد را محل انجام آن پذیرفتهاند.
دیپلماسی ایرانی: «مصطفی کاظمی» میخواهد مبتکر انجام گفتوگوهایی منطقهای باشد که از یکسو عراق را درجایگاهی متفاوت قرار دهد. از سویدیگر نقش «میانجی» را در تلطیف فضای عمومی منطقه ایفا کند. در نگاه نخست وزیر عراق، هر دو هدف یاد شده موقعیت تثبیت شدهای را برای این کشور و به تبع آن دولت او ایجاد خواهد کرد.
برگزاری نخستین دور گفتوگوهای ایران و عربستان در بغداد و تلاش برای گسترش دامنه این گفتوگوها میان ایران با اردن و مصر به شکل موازی با آنچه اکنون در وین جریان دارد، البته گرایشی مشترک میان همه طرفهایی است که بغداد را محل انجام آن پذیرفتهاند. به عبارتدیگر ایران، عربستان، اردن و مصر به عنوان چهار کشور کلیدی خاورمیانه در یک توافق مشترک و با تاثیرپذیری از پیشرفت گفتوگوهای برجامی در وین، برای زدودن تنش کشدار در روابط خود تمایل نشان داده و این فرصت را به دولت کاظمی دادهاند که موقعیت تازهای را در مناسبات منطقه برای خود و کشورش ایجاد کند. این فرصت درحالی فراهم شده که نخست وزیر عراق با تکیه بر تجربه خود در ساختار سیاسی عراق طی سالهای اخیر، توانسته با هستههای تصمیم ساز در دولتهای یاد شده ارتباط صمیمانه برقرار کند. از این روست که «محمدبنسلمان» ولیعهد عربستان سعودی در سفر کاظمی به این کشور از او خواست که برای تنش زدایی در روابط تهران و ریاض پادرمیانی کند. علاوه براین، دولتهای مصر و اردن نیز چنین خواستی را با کاظمی در میان گذاشتند.
دولت کاظمی با میزبانی از گفتوگوهای منطقهای، میکوشد میدان عراق را از محل مناقشات و بازتاب فیزیکی قدرتهای رقیب، به محل امنتری تبدیل کند. در این وضع، فرصتهای سیاسی ـ اقتصادی و نظامی برای برون رفت این کشور از بحران و نزدیک شدن به تثبیت «دولت قوی»فراهم خواهد شد. بهنظر میرسد تهران، ریاض، امان و قاهره نیز در اینباره بیمیل نبوده بلکه با آن همراهی نشان دادهاند.
اگرچه اقدام برای تنش زدایی با عادی شدن روابط متفاوت است اما اراده دولتهای چهارگانه برای انجام آن، سبب چشمانداز امیدوار کنندهای خواهد شد که منطقه را به خروج از بحران مزمن، نزدیک میکند. مهمتر اینکه دولت های یاد شده، علاوه بر نقشی که به دولت عراق در گفتوگوهای خود میدهند، از انگیزههای کافی برای لزوم تنش زدایی در روابط خود برخوردارند. از اینروست که گفتوگوهای منطقهای را میتوان به اندازه گفتوگوهای برجامی مهم و تاثیرگذار تلقی کرد. در این حال همپوشانی گفتوگوهای موازی در وین و بغداد واقعیتی است که پیشرفت و یا تعدیل در هریک بر دیگری تأثیر دارد.
تنش زدایی موفق به عبور از نگرشهای امنیتی و زیست چند عقرب در یک بطری نیازمند است. به عبارت روشن، تنش زدایی و تلاش برای عادی سازی روابط نیازمند به رسمیت شناختن برابری موقعیتها؛ امنیت و قبول نطم منطقهای به قیمت منافع مشترک است. دولتهای منطقه لازم است به این باور دست یابند که قدرت نظامی به تنهایی نمیتواند تأمین کننده امنیت باشد، بلکه سبب تشدید معمای امنیت و رقابتها برای توقف در این عرصه میشود. عبور از نگرشهای امنیتی صرف و رقابتهایی که نتیجه معلوم و قابل قبولی را برای هیچیک از طرفها نداشته باشد، شرط کافی برای لزوم تنشزدایی میان اصلیترین دولتهای قدرتمند منطقه است.
نخستوزیر عراق اکنون مبتکر برگزاری گفتوگوهایی است که منافع آن متوجه دولت بغداد و چهارکشوری است که بانیان اتفاقات بزرگ و تعیین کننده اوضاع در منطقه هستند. از این روست که تهران، ریاض و امان به آن روی خوش نشان دادهاند.