سلاخی پسر جوان در زندان! +جزئیات دردناک
با درخواست فرجام خواهی مرد اعدامی که در زندان رجایی شهر همبندی اش را کشته بود ، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت.
رسیدگی به این پرونده از اسفندماه سال 98 به دنبال درگیری خونین در یکی از بندهای زندان رجایی شهر آغاز شد .در این درگیری خونین که تعدادی از زندانیان چاقوهای دست ساز در دست داشتند یکی از زندانی ها که مرد ۳۵ ساله ای به نام ساسان به شدت زخمی شد.
با دخالت ماموران زندان درگیری خونین پایان یافت و ساسان که به بهداری زندان منتقل شده بود به خاطره شدت خونریزی جان سپرد. در بررسی ها روشن شد این مرد به اتهام قتل یک پیرمرد در زندان بود .
قتل خونین در زندان رجایی شهر
با مرگ مرد زندانی ماموران پلیس به بررسی پرداختند و ۱۸ شرکت کننده در درگیری خونین را تحت بازجویی قرار دادند.
در بازجویی ها روشن شد ساسان و یکی از هم بندی هایش به نام محسن از مدتی قبل با هم درگیر بودند و بر سر اینکه چه کسی وکیل بند باشد با یکدیگر کل داشتند که این درگیری منجر به جنایت خونین شد.
وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه جسم نوک تیز به قلب و پارگی دهلیز اعلام کرد، محسن تحت بازجویی قرار گرفت و قبول کرد با چاقو دست ساز چند ضربه به قربانی زده و سه زندانی دیگر دستور قتل را صادر کرده بودند اما سایر شرکت کنندگان در دعوا نیز چاقو در دست داشتند.
با تکمیل تحقیقات برای محسن به اتهام جنایت ،برای سه زندانی دیگر به اتهام معاونت در قتل و برای ۱۴ شرکت کننده در دعوای خونین کیفرخواست صادر
و پرونده شان برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .
قتل وحید مرادی در زندان رجایی شهر تکرار شد
در ابتدای جلسه پدر و مادر قربانی درخواست قصاص را مطرح کردند .
پدر ساسان گفت: پسرم از چندین سال قبل به اتهام قتل یک پیر مرد زندان بود و ما تلاش می کردیم تا رضایت اولیای دم را جلب کنیم. ما هرگز فکر نمی کردیم پسرم در زندان کشته شود. به همین خاطر برای قاتل قصاص میخواهیم .
سپس محسن در جایگاه ویژه ایستاد و گفت : من و ساسان همبند بودیم و از قبل به خاطر اینکه چه کسی وکیل بند شود با هم درگیر ی داشتیم. اما آن روز ساسان و چند نفر دیگر از هم بندی هایش به خاطر نگاه چپ با هم درگیر شدند و تعداد زیادی از زندانی ها که چاقو دست ساز داشتند به سوی ساسان حمله کردند .آنها همگی با تیزی به ساسان ضربه زدند .
وی ادامه داد: من هم قبول دارم در آن دعوا شرکت داشتم اما ضربه کاری را به قلب ساسان نزدم. من سال ها قبل مرتکب قتل شده و توانسته بودم رضایت اولیایدم را جلب کنم . قرار بود به تازگی اولیای دم رضایت قطعی شان را اعلام کنند و من به زودی از زندان آزاد شوم که به اتهام قتل ساسان بازداشت شدم. من اتهامم را قبول ندارم. چون تعداد زیادی از زندانیان در این دعوا شرکت داشتند.
سپس سه متهم دیگر یک به یک به دفاع پرداختند و منکر معاونت در قتل شدند. آنها گفتند قبول داریم در درگیری منجر به قتل شرکت داشتیم اما دستور قتل ساسان را صادر نکرده بودیم. 14متهم دیگر نیز به خاطر شرکت در درگیری منجر به قتل از خود دفاع کردند.
در پایان جلسه قضات دادگاه با توجه به مدرک های موجود در پرونده محسن را به قصاص محکوم کردند. سه متهم دیگر از اتهام معاونت در قتل تبرئه شدند. قضات دادگاه 17متهم را به خاطر شرکت در درگیری به زندان محکوم کردند .اما محسن به حکم صادره اعتراض و درخواست فرجامخواهی را مطرح کرد.
وکیل وی طی لایحه ای به قضات دادگاه گفت: موکلش در این قتل دست نداشته و به درستی مشخص نیست چه کسی ضربه مرگبار را به قربانی زده است .با این اعتراض و درخواست فرجام خواهی، پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد.