خطرات اباحی گری در جامعه
اباحیگری به معنای پایبند نبودن به احکام شرعی و بیتفاوتی به تعالیم دینی است، که در میان پیروان هر آئین و مذهبی، ممکن است ظاهر و گسترش پیدا کند و فرق آن با بیتفاوتی در احکام و معارف دینی آن است که در اباحیگیری، فرد یا جامعه در فرایند تغییر احکام شرعی قرار میگیرند هر چند برخی منشاء اباحهگری را ناشی از «شبهه نظری یا ناشی از شهوات عملی» میدانند اما در عین حال لازم است به عامل سوم که از آن بنام «هجمه فرهنگی و عقیدتی» یاد میشود نیز نام برد.
نائب رئیس مجمع عمومی جامعه مدرسین نوشت: اباحیگری به معنای پایبند نبودن به احکام شرعی و بیتفاوتی به تعالیم دینی است، که در میان پیروان هر آئین و مذهبی، ممکن است ظاهر و گسترش پیدا کند و فرق آن با بیتفاوتی در احکام و معارف دینی آن است که در اباحیگیری، فرد یا جامعه در فرایند تغییر احکام شرعی قرار میگیرند هر چند برخی منشاء اباحهگری را ناشی از «شبهه نظری یا ناشی از شهوات عملی» میدانند اما در عین حال لازم است به عامل سوم که از آن بنام «هجمه فرهنگی و عقیدتی» یاد میشود نیز نام برد.
خطرات اباحیگری در جامعه
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
بسم الله الرحمن الرحیم
«خطرات اباحیگری در جامعه»
در ماههای اخیر برخی با صحبتهای سطحی و فاقد دلیل و به اسم دین و بیان حکم شرعی!!! سخن از طهارت سگ گفتهاند؛ مسألهای که احکام تکلیفی و وضعی آن در فروعات مختلف، از مسلّمات و ضروریات فقه به شمار میآید که نیازی به تکرار آنها نمیباشد، اما اینکه به یکباره «ترویج اباحهاندیشی و اباحهگری» در جامعه منتشر میشود، خطری است که نباید از آن غفلت ورزید؛ توسعهی برداشتهای غلط از آیات قران و روایات توسط افرادی که فاقد صلاحیت ورود در مباحث علمی تخصصی میباشند - که مشمول آیه شریفه «الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطَان» میباشند - نشانه دیگری است که عبور از احکام الزامی شرعی و «ظهور اباحیگری در زمان کنونی» را نمایانتر میکند. مصادیقی که در دوره کنونی میتواند نشانههای ظهور اباحیگری باشد، موضوعاتی مانند حجاب، ازدواجهای سفید، سقط جنین، انواع قمار، معاملات نامشروع، ربا و... میباشند که به سرعت به احکام دیگر موضوعات نیز سرایت میکند.
اباحیگری به معنای پایبند نبودن به احکام شرعی و بیتفاوتی به تعالیم دینی است، که در میان پیروان هر آئین و مذهبی، ممکن است ظاهر و گسترش پیدا کند و فرق آن با بیتفاوتی در احکام و معارف دینی آن است که در اباحیگیری، فرد یا جامعه در فرایند تغییر احکام شرعی قرار میگیرند هر چند برخی منشاء اباحهگری را ناشی از «شبهه نظری یا ناشی از شهوات عملی» میدانند اما در عین حال لازم است به عامل سوم که از آن بنام «هجمه فرهنگی و عقیدتی» یاد میشود نیز نام برد.
سرآغاز اباحیگری در جوامع؛
آغاز جریان اباحیگری در هر جامعهای میتواند از تساهل و تسامح عرفینگر در یک موضوع و یا چند موضوع، شروع و نشانههای خود را بروز دهد و فضای فکری فرد یا جامعه را مشغول و در مقابل این جریان منفعل یا مُجاب شود؛ در این میان توجیهات برآمدهی از خودباختگی، جهات دگراندیشی و روشنفکری، جلوهگریهای برآمده از شهوات بروننگر و جلب توجهات در جامعه از عناصر مؤثر در رواج چنین تفکری میباشد که میتواند دامن بسیاری از احکام متقن و مسلَّم در موضوعات را میگیرد. آنچه در چنین رخدادهایی مهم است، فهم از نشانههای آغازین چنین تفکراتی است تا از سرایت و سرعت غلبه آن در دیگر موضوعات و از غالب شدن حرکت مرموز اباحیگری در جامعه جلوگیری شود.
ضرورت هشدارهای جامع نسبت به خطرات فراگیری اباحیگری در جامعه؛
آنچه در مواظبت و مراقبت از ارزشها در جامعه اثر بسزایی دارد، هشدارهای مستدل نسبت به آسیبهای از بین رفتن یا کمرنگ شدن ارزشها در جامعه است، به تعبیر واضح، برخی از افراد یا جوامع نسبت به ارزشهایی که با آن زندگی میکنند و استحکام فکری و شخصیتی خود را با آن تثبیت نمودهاند، بیتوجه میباشند و زمانی متوجه میشوند که آتش در خرمن اعتقادات که موازنه جامعه را ایجاد میکند، بیفتد. از اینرو توجه دادن مردم به آسیبهای ناشی از اباحیگری و مبارزه با جریانسازی آن، امری لازم است که حساسیت بیشتر و تکلیفمدار بودن عموم مردم و نخبگان جامعه را میطلبد.
اباحیگری، استواری جامعه در مسائل دینی و اجتماعی را متزلزل میکند؛
مهمترین آسیب اباحهگری، تزلزل جامعه در برابر احکام شرعی و از بین رفتن تعاملات اجتماعی است که بر اساس ارزشهای دینی و احکام فقهی، استوار گشتهاند، تاریخ اباحیگری در مذاهب مختلف نشان میدهد که سختترین آسیبهای اجتماعی در این جوامع بواسطه رشد جریان شریعتگریز بوده است که حدود قطعی شرایع را نادیده و یا بر خلاف امیال نفسانی خود دانستهاند.
تلاش و تشویق به اباحیگری، خطرات اعتقادگریزی را دربر دارد؛
اباحیگری سویهی خطرناک تفکری است که بسیار هجومیتر از تهاجم فرهنگی میباشد و دلیل آن زدودن، عقیده، احکام و اخلاق در جامعه میباشد؛ اساساً در سایه تساهل و تسامح سلیقهای و شهوانی، موج بیقیدی نسبت به اصول و فروع دین را در جامعه رواج یا به سمت نهادینه کردن آن پیش میرود که تا سرحدّ بیمبالاتی به اصل دین کشیده میشود، از اینرو صحبتهای بیپایه کسانی که درون جریان اباحهگری قرار گرفتهاند، محملی برای سوء استفاده و فزونی آثار منفی اباحهگری در متن جامعه میشود.
تغییر نگرش رفتار اجتماعی و سبک زندگی اسلامی در بستر اباحیگری؛
تلاش و تأکید بر این نکته که «شناخت عوامل تغییر نگرش و تغییر رفتار و سبک زندگی اسلامی در جامعه اسلامی» از مهمترین عناوینی است که لازم است جامعه در زیست نظری و عملی خود توجه مستمر و مراقبت همیشگی به آنها داشته باشد، این عوامل موجب انحطاط جوامع و باعث خسارت از دست دادن ریسمانهایی میشود که پیوند معنوی جامعه و زندگی مسالمتآمیز را تثبیت نمودهاند که «اندیشه اباحیه» در نهایت به تغییر اندیشه دینی و سستی در پایبندی به اصول و احکام دین میشود.
دسیسههای فرهنگی غرب در کشورها؛
چنانکه اشاره شد علاوه بر شبهات نظری و شهوات عملی، دسیسههای فرهنگی که برآمده از مکاتب سلطهجویی بر جوامع میباشند، اصلیترین عامل در رواج اباحیگری در سطح جامعه میباشد که تأثیر خود را در تمام فعالیتهای جامعه میگذارد؛ ارائه متون بیپایه، توسعه الگوهای غلط، ترویج تفکر و سبک اندیشیدن، عملیاتهای ذهنی در بستر جامعه، تخریب باورها، ایجاد مدلهای نامناسب و پرهزینه، از اموری هستند که در زمان ما به شکلگیری جریان اباحیگری دامن میزنند و این سؤال را در اذهان برخی پرورش میدهد که چرا باید مقید به آموزهای دینی بود در حالی که سؤال واقعی از این گروه این است که رهآورد و ارمغان فرهنگ بیگانه برای جامعه آیا چیزی جز از بین بردن تمرکز انسانها بر زندگی سالم و تخریب کانونهای خانواده و تضعیف باورهای دینی و عقلانی بوده است؟
سخن آخر؛
جایگاه اندیشه سالم زیستن در پرتو اندیشه دینی و حفاظت از آن در جامعه امروز، جایگاهی رفیع میباشد که تمام جوامع سعی بر حفظ و نگهداری آن میباشند که این امری شایسته و عقلانی است که باید از این دژ مستحکم که اصلیترین دلیل کمال جامعه میباشد، مواظبت کرد.
آنچه در این مجال مورد نظر و تأکید بود این است که در بستر ترویج اباحیگری در موضوعات مختلف، به تدریج عقائد انسان و جامعه دستخوش تغییر میشود که این مسأله هرچند در جامعه ما به مرحله حاد نرسیده است اما نشانههای بروز آن هویدا و مشهود است و باید در نظر داشت که تهاجم عقیدتی دشمنان و وسوسهگران خطرناکتر از تهاجم فرهنگی است و این امری است که مروجان این جریان از آن غافل یا خود را به غفلت زدهاند.