حادثه هولناک| حوادث
انتقام وحشتناک از دوست صمیمی| حادثه هولناک در این شهر
در جریان سرقت از یک خانه و دزدی مقدر زیادی طلا دختر جوان راهی اداره پلیس شد اما قبل از روشن شدن ماجرا توسط پلیس با مراجعه به رمال او کیف قاپ هم شد!
چند روز قبل وقتی خانواده دختری جوان به نام سارا از سفر به خانه برگشتند با صحنه عجیبی مواجه شدند. در بالکن تخریب شده و خانه به هم ریخته بود .
وقتی سارا خودش را به اتاقش رساند متوجه شد همه پول و طلاهایی که در کمد اتاقش پنهان کرده بود، سرقت شدهاند.
بهدنبال این اتفاق، خانواده سارا پلیس را خبر کردند و دختر جوان در تشریح ماجرا به مأموران گفت: چند روز قبل به مناسبت تولدم یک مهمانی برپا کردم که دوستان و آشنایانم در آن حضور داشتند. آن شب اکثر مهمانها پول و طلا به من هدیه دادند که همه آنها را در کمدم مخفی کردم و چند روز بعد به همراه خانوادهام راهی سفری کوتاه شدیم اما هنگام بازگشت متوجه شدیم که دزدان به خانه ما دستبرد زدهاند. آنها از طریق بالکن وارد خانه ما شده و تمام هدایای تولدم به همراه طلاهای دیگرم و همچنین طلاهای مادرم را سرقت کرده بودند.
مجرمان سابقهدار
با این شکایت، پروندهای تشکیل و مأموران پلیس با دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت تحقیقات برای کشف راز این سرقت را آغاز کردند. در گام نخست مأموران برای بهدست آوردن ردی از دزدان راهی محل سرقت شدند و به بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته ساختمانهای اطراف پرداختند.
در جریان این بررسیها تصویری از دزدان بهدست آمد.آنها 2 نفر بودند که با ماسک صورتشان را پوشانده بودند و چهرهشان مشخص نبود. با این حال با انجام اقدامات اطلاعاتی و پلیسی و بهدست آمدن آثار انگشت سارقان در محل سرقت مشخص شد که هر دوی آنها سابقهدار هستند و بارها به اتهام سرقت منزل دستگیر و زندانی شدهاند.
تحقیقات نشان میداد که آنها آخرین بار، اوایل امسال از زندان آزاد شده و سرقتهای خود را از سر گرفته بودند. با این اطلاعات پاتوقهای 2 مجرم سابقهدار زیرنظر گرفته شده تا اینکه تلاش تیم تحقیق به بازداشت هر دو سارق منجر شد و آنها وقتی شواهد و مدارک را علیه خود دیدند به سرقتهای سریالی از خانههای پایتخت اعتراف کردند. این در حالی بود که در بازرسی از مخفیگاه آنها مقدار زیادی اموال مسروقه کشف شد.
سارا به کیف قاپی از دوستش اعتراف کرد
سارقان دستگیر شده علاوه بر سرقت از چند خانه به دستبرد به خانه دختر جوان نیز اعتراف کردند و گفتند که آن شب با پرسه زدن در خیابان متوجه شدند خانه مورد نظر خالی است و ساکنانش در خانه نیستند. برای همین از طریق بالکن وارد آنجا شده و پس از تخریب در بالکن، مقدار زیادی پول و طلا از آنجا دزدیدند.
اما در شرایطی که سارقان دستگیر شده و به سرقت اعتراف کرده بودند، سارا راهی اداره پلیس شد و اعترافات عجیبی را مطرح کرد. او گفت: پس از آنکه دزدان به خانهام دستبرد زدند و هدایای تولدم را سرقت کردند، تمام دوستان و آشنایانم در گوشم خواندند که سرقت از سوی یکی از مهمانها صورت گرفته است. چرا که آن شب همه متوجه شده بودند که پول و طلاهای زیادی هدیه گرفتهام. حتی یکی از مهمانها به نام مینا آن شب به شوخی گفت که باید به خانه سارا دستبرد بزنیم و هدایای تولدش را سرقت کنیم. برای همین بود که بعد از سرقت به مینا مشکوک شدم. برای اینکه مطمئن شوم که سرقت از سوی او صورت گرفته است نزد یک رمال رفتم.