پوریا پورسرخ | عکس پوریا پورسرخ | بیوگرافی پوریا پورسرخ
صورت چاقو خورده پوریا پورسرخ همه را شوکه کرد!
پوریا پورسرخ به تازگی عکسی از خودش در صفحه رسمی اینستاگرامش منتشر کرده است.
پوریا پورسرخ بازیگری است که در انتخاب نقش وسواس به خرج میدهد. پوریا پورسرخ طرفداران بسیاری دارد.عکس های دیده نشده از زندگی لاکچری و ثروت پوریا پورسرخ را در ادامه مشاهده کنید. پوریا پورسرخ علاوه بر ایفای نقش در فیلمهای سینمایی و سریالها در برنامه شام ایرانی شرکت و هنر آشپزی خود را نشان داد. پوریا پورسرخ دو خواهر و یک برادر کوچکتر از خود دارد.
فعالیت بازیگری پوریا پورسرخ
او پس از آشنایی اتفاقی با آقای لطیفی که در یک میهمانی صورت گرفت برای بازی در مجموعه های ساخت ایشان فرار بزرگ و وفا دعوت شد. پوریا پورسرخ در سال 1385 با بازی در سریال وفا به کارگردانی محمدحسین لطیفی به عنوان چهره ای جدید مطرح شد و پس از آن این مسیر را با ایفای نقش های متنوع و متعدد دیگری ادامه داد.
بیوگرافی پوریا پورسرخ
پوریا پورسرخ متولد ساعت 4 صبح روز چهارم تیرماه 1356 در محله جردن تهران میباشد. او فرزند اول خانواده است و دو خواهر و یکبرادر کوچکتر از خود دارد که هر سه نفر انها دانشجو هستند. مادرش معلم زبان است و پدرش بازنشسته شرکت نفت می باشد.
پورسرخ بعد از اخذ مدرک کارشناسی ارشد مدتی را برای کار به خارج از کشور رفت و همزمان به تحصیل هم ادامه داد. وی که دکتری فیزیولوژی گیاهی است قبل از شروع فعالیت هنری در سینما به عنوان خبرنگار در نشریات هنری و اجتماعی از جمله دنیای جوانان مشغول به کار بود و همزمان در یک شرکت تبلیغاتی در دبی نیز فعالیت می کرد.
مصاحبه پوریا پورسرخ
نزدیک به 10سال از حضورم در عرصه بازیگری می گذرد و هرکسی در هر شرایطی وقتی 10 سال از عمرش سپری می شود، تغییرات زیادی می کند، بزرگ تر می شود، پخته تر می شود و... من هم طبیعتا در این سال ها تغییرات زیادی کرده ام. مثلا شاید نسبت به برخی مسائل که قبلا خیلی سریع ری اکشن نشان می دادم، دیگر الان واکنش خاصی نداشته باشم، شاید مسائلی بوده که در گذشته باعث آزارم می شده ولی حالا برایم تبدیل به سوژه خنده شده است.
خیلی خاطرات از آن دوران اولیه حضورم دارم که از ذهنم پاک نمی شود، ولی آزارم نمی دهد بلکه برایم به تجربیاتی ارزشمند تبدیل شده است. ناپلئون می گوید هیچ گاه به گذشته ام نگاه نمی کنم، مگر اینکه بخواهم از آن درس بگیرم. من هم سعی می کنم از تجربیاتی که از گذشته ام کسب کرده ام به عنوان توشه راهم استفاده کنم.
هر انسانی اخلاق و رفتار خاص خودش را دارد و من هم در تمام این سال ها سعی کرده ام زندگی شخصی و خانواده ام را وارد مسائل رسانه ای مرسوم این حرفه نکنم و البته ایرادی هم به دیگران نمی گیرم که چنین کاری کرده اند چون این موضوع کاملا شخصی است. شما خودتان بهتر این موضوع را می دانید چون از اولین کسانی بودید که با من مصاحبه کردید، اینکه من در همان سال های اول حضورم در این حرفه، همیشه از این فضا دور بودم و بعضا اذیت می شدم از اتفاقاتی که به زندگی شخصی ام ورود پیدا می کرد. ولی با تجربیاتی که کسب کردم و آنها را به کار گرفتم، حالا آرامش بسیار خوبی دارم و آن را با یک دنیا عوض نمی کنم. برای من آرامش امروزم از همه چیز مهم تر است و به همین دلیل همیشه سعی کردم زندگی شخصی و خانوادگی ام را از رسانه ای شدن و حواشی دور نگه دارم تا این آرامش را داشته باشم.
من همیشه سعی می کنم سلامت زندگی ام را حفظ کنم که این سلامت زندگی شامل سلامت روحی و روانی و سلامت جسمانی می شود. همانطور که گفتم خودم را از حسادت ها و کینه ها دور کرده ام و به نظرم این سلامت روحی است که این روزها از آن لذت می برم. سلامت جسمانی ام را هم همیشه سعی کرده ام با ورزش و تغذیه مناسب حفظ کنم و به نظرم اینها کاملا به خود شخص برمی گردد که چطور زندگی می کند.
من تا به حال در هیچ فیلم سینمایی سیگار نکشیده ام و شاید هم برای یک بازیگر این موضوع یک ضعف باشد چرا که می گویند باید بتوانی در هر نقشی بازی کنی، ولی آنقدر شهامت داشته ام که بگویم «نه، من نمی توانم در نقش یک سیگاری بازی کنم.» حتی این را بارها شنیده ام که هستند بزرگانی در سینمای خودمان که وقتی نقشی به آنها پیشنهاد می شود و فیلمنامه را می خوانند به سازندگان آن فیلم می گویند که «فلان بازیگر برای این نقش بهتر از من است» و این اخلاق حرفه ای است و همان سلامت شغلی است که به نظرم اوج اعتمادبه نفس یک انسان را نشان می دهد.
یک اصل مهم در زندگی من وجود داشته و صادقانه با تمام وجود پای این قضیه هستم و می توانم به شرافتم قسم بخورم که 10 سال دیگر هم همین هستم و این را از همه اطرافیانم که با من در ارتباط هستند، اساتید دانشگاهم، همکلاسی هایم و... می توانید بپرسید. هرکسی در زندگی فراز و نشیب هایی داشته و من هم داشتم ولی من یک اصل مهم در زندگی دارم و آن هم رقابت سالم است. به شرافتم قسم می خورم که هرگز از موفقیت کسی ناراحت نشدم و به کسی حسادت نکردم. همیشه مانند دونده های ماراتن به هدفم نگاه کرده ام و هرگز به فکر این نبودم برای پیشرفت خودم، به کسی ضربه بزنم. حتی در دلم نسبت به کسانی که به من حسادت می کردند هم حس بدی ندارم.
معتقد هستم که هر آدمی در کارش، جای خودش را پیدا می کند. در هر کاری برای همه جا هست و هیچ کس جای دیگری را تنگ نکرده است و دیگر به تلاش و استعداد آن آدم بستگی دارد که تا کجا پیشرفت کند. یکی از اساتید دانشگاهی ام می گفت یک نوازنده در آکروپلیس می نوازد و یک نوازنده دیگر سر چهارراه می نوازد، هر دو نوازنده هستند ولی هر دو هنرمند نیستند!