جیران | سریال جیران | بازیگر جیران
سریال جیران از بوم افتاد | صحنه منشوری سریال جیران
پیشتر جیران با آن سکانس جسورانه «عادت ماهیانه» خبرساز شده بود و حالا و به تازگی سکانسی که ظاهرا آغاز همخوابگی دو کاراکتر سریال هست.
سریال جریان پس از حواشی بسیاری که داشت، دوباره پخش شد و حالا در روزها و شبهایی که حواس کمتر کسی به سریال و سرگرمی است دارد راه خودش را میرود. سریال جریان پس از حواشی بسیاری که داشت، دوباره پخش شد و حالا در روزها و شبهایی که حواس کمتر کسی به سریال و سرگرمی است دارد راه خودش را میرود. جیران البته در کارنامه حسن فتحی کار چندان قابل توجهی نیست و به جرات جزو ضعیفهای فتحیست اما خب چون کار پر از مولفههای محبوب سریالهای ترکی و کلمبیاییست تا حدی دیده شده.
پیشتر جیران با آن سکانس جسورانه «عادت ماهیانه» خبرساز شده بود و حالا و به تازگی سکانسی که ظاهرا آغاز همخوابگی دو کاراکتر سریال هست، توجه برخی از مخاطبان را به خودش جلب کرده، این بار البته نمیشود نامش را «جسارت» گذاشت، ما اینجا فارغ از هرگونه پیشداوری نگاهی به این سکانس و کلیت «جیران» انداختهایم:
در خلاصه داستان سریال جیران که قصهای عاشقانه-تاریخی دارد، آمده است: « زنهار که طراز و طریقت گمشده و مجاز و حقیقت به هم آمیخته. سهم رعیت کابوس است و سهم سلطان تخت طاووس. کجاست تدبیر کریمخان که تاج شاهی پس بگیرد از ما ندانمکارها؟ کجاست شمشیر نادر که انتقام بکشد از ما خرابکارها؟ مملکت آشفته است و امیرکبیر در گور خفته. هر نامی آبستن ننگ است و هر صلحی آبستن جنگ. آدمیزاد قبله عالم هم که باشد پناه میخواهد. قلعهای میخواهد که جانپناهش باشد. برای اولاد آدم هیچ قلعهای محکمتر از عشق نیست. بدهید همهجا جار بزنند که: ایهاالناس! دیروز در حوالی تجریش پادشاه شما عاشق شد…»
انتظار میرفت «جیران» با بازیگران مطرح و شناخته شدهاش، موجی در شبکهی نمایش خانگی به راه بیندازد و بینندگان زیادی برای خودش دست و پا کند، اما ضعفهای سریال در همان قسمتهای اول، دلِ خیلیها را زد و به مذاق بینندگانش خوش نیامد. دلایل ضعف سریال «جیران» را زیر ذرهبین قرار دادهایم تا بهتر متوجه ایرادها و ضعفهای سریال شویم.
مشخص نیست حسن فتحی با چه متر و معیاری بهرام رادان را برای بازی در نقش ناصرالدین شاه انتخاب کرده است. همهی ما سالهاست رادان را به خاطر فیزیک و چهرهاش در نقش جوانهای خوشتیپ امروزی دیدهایم و واقعا ظاهر این بازیگر خیلی خوب برای این نقشها جواب میدهد. صدا، لحن و میمیک صورت رادان به درد بازی در نقش شخصیتهایی مثل شاهان قاجاری نمیخورد و چنین انتخابهایی به کلیت یک اثر ضربه میزند.
باور کردن رادان در نقش ناصرالدین شاه بیشتر شبیه به شوخی است. باید از فتحی دلیل این انتخاب را پرسید. رادان با تمام گریمهایی که روی صورتش انجام شده باز هم شباهت زیادی به ناصرالدین شاه ندارد. حتی جنس بازیاش نیز نمیتواند چنین حسی را به بیننده منتقل کند که الان در حال دیدن ناصرالدین شاه است.
بسیاری از ما با خاطره سریالهای تاریخیای مانند «هزار دستان»، «روزی روزگاری» یا «شب دهم» فتحی خاطره داریم و با سریالهای تاریخی خوب و قوی آشنا هستیم. قطعا ساختن سریال تاریخی کار بسیار دشواری است و کسی که پی ساختن چنین سریالی را به تنش میمالد، باید کار درخوری بسازد تا زحمات خود و گروهش به هدر نرود. یکی از اصلیترین ضعفهای «جیران» به این موضوع بر میگردد که نمیتواند فضا و حس و حال یک سریال تاریخی را برای بینندهاش تداعی کند. «جیران» بیشتر شبیه یک سریال روستایی است که در هر زمان و مکانی میتواند اتفاق بیفتد. متاسفانه کلیت سریال در مورد ساختن فضایی تاریخی و تلاش برای باورپذیر کردن آن بدون نتیجه مانده است.
یکی از دلایل موفقیت «شهرزاد» به حضور نویسندهای موفق به نام نغمه ثمینی در کنار فتحی برمیگشت. ثمینی از نمایشنامه نویسان مطرح کشور است که تواناییهای زیادی در نگارش موقعیتهای عاشقانه دارد. بخشی از داستان و دیالوگهای عاشقانهی «شهرزاد» محصول تواناییهای ثمینی بود و او با قلم جادوییاش بخش مهمی از بار سریال را به دوش میکشید. در «جیران» دیگر ثمینی در کنار فتحی حضور ندارد و اینجا بهتر میتوان تاثیر یک نویسندهی زبردست و توانا را فهمید. هرچند فتحی سعی کرده خلا ثمینی را با حضور احسان جوانمرد پر کند اما باز سطح کاری ثمینی تفاوتهای زیادی با جوانمرد دارد. ثمینی با قلمش جادو میکرد و قدرت اثر کلام را در موقعیتهای مختلف میدانست و با کارش دیالوگهای و موقعیتهای جذاب ترسیم میکرد.