گفتگو با بهاره رهنما درباره فیلم های جدیدش
بهاره رهنما که با دو فیلم در جشنواره فجر شرکت میکند با اشاره به دغدغهاش برای بازی در نقشهای متفاوت تاکید کرد به دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فکر نمیکند.
بهاره رهنما که در بیست و نهمین جشنواره موسیقی فجر با بازی در سه فیلم "جرم"، "ورود آقایان ممنوع" و "ما سه نفر" حضور دارد، به این نکته اشاره کرد که بضی از فیلمنامهها هستند که در نگاه اول خوب به نظر میآیند اما زمانی که بازیگر وارد ساخت پروژه میشود با واقعیت تلخ مواجه میشود و متاسفانه متوجه میشود آنچه از فیلمنامه تصور میکرده است با آنچه در حال ساخت است بسیار متفاوت است او در ادامه صحبتهای خود با ذکر مثالی چنین عنوان کرد:
"بسیاری از فیلمهایی که در حوزه سینمای طنز بازی کردم را کم و یا زیاد دوست دارم اما فیلمی مثل "چارچنگولی" از آن دسته از فیلمها بود که فیلمنامه قابل قبولی داشت اما در اجرا بسیار بود و من به عنوان بازیگر این فیلم حاضر نیستم حتی یک فریم از این فیلم را ببینم."
بهاره رهنما بازیگری که بیشتر فعالیتهای او در حوزه سینمای طنز شکل گرفته است، معتقد است فیلمنامههایی که در ژانر سینمای طنز نوشته و به اجرا درمیآیند اثر قابلداری برای تعارف به مخاطب نیست و ضعف عمده این نوع سینما را در نبود فیلمنامه درخشان میداند. ادامه گفتگو با بهاره رهنما را در زیر میخوانید.
در دو سال گذشته بسیار پرکار بودید، گاهی با قدرت و گاهی هم ضعیف ظاهر میشدید از روند فعالیت خود بگویید.
همانطور که اشاره کردید من در طول دوسال گذشته بنا بر دلایل شخصی بازیهای مختلف در فیلمهای متعدد داشتم که حضور در فیلمهای مختلف به هیچ عنوان از سر اتفاق و باری به هرجهت نبوده است، اما از یک دورهای به بعد تصمیم گرفتم در هر فیلم و یا سریالی بازی نکنم و به سوی بازی در فیلمهایی با رنگ و بوی هنری و فیلمهایی که به نوعی امضای افراد خاص پای اثر است سوق پیدا کردم و درست به همین دلیل است که با یک توقف کوتاه اینبار در جشنواره فیلم فجر با سه فیلم "جرم" به کارگردانی مسعود کیمیایی، "ورود آقایان ممنوع" ساخته رامبد جوان و "ما سه نفر" با کارگردانی مهرداد فرید ایفای نقش کردهام، فیلمهایی که هریک از آنها به در جای خود حرف برای گفتن دارند.
بازی در آثار کیمیایی معمولا برای بازیگران جذاب است، کیمیایی با تعریف مشخص از بازیگر خود بازی میگیرد. از کار با مسعود کیمیایی و جذابیتهای حضور در فیلم "جرم" بگویید.
کار کردن با مسعود کیمیایی همیشه و برای هر بازیگری جذاب است و تجربههای تازه به همراه دارد، چرا که فضای ذهنی که این کارگردان در آن سیر میکند متعلق به زمانی است که شاید امروز زیبا و تا اندازهای دست نیافتنی به نظر میرسد و اغلب کسانی که درآن دوره زندگی میکردند با حس عجیب و دوست داشتنی نوستالژیک به آثار این کارگردان نگاه میکنند.
با این اوصاف کارکردن در دنیای ذهن و اندیشه کیمیایی خیلی جذاب و شگفت انگیز است و زمانی که وارد کار با ایشان شدم علاوه بر این جذابیت تجربههای تازه کسب کردم، در واقع یاد گرفتن از کیمیایی همواره مهمتر از خود فیلم است. برای من به عنوان کسی که بیست سال از عمر خود را برای هنر بازیگری خرج کرده دیگر لازم و البته مهم بود که در یکی از آثار ایشان ایفای نقش کنم.
پیش از این قرار بود که در فیلم "اعتراض" بازی کنم اما به دلیل شرایط خاصی که در آن زمان داشتم نتوانستم با این کارگردان خوشنام سینمای ایران همکاری کنم، به همین دلیل از فیلم "اعتراض" عشق و علاقه کارکردن با کیمیایی در دلم مانده بود که خوشبختانه طعم خوب بازی در یکی از فیلمهای مسعود کیمیایی را چشیدم.
کیمیایی از کارگردانهای مطرح سینمای ایران است که محبوبیت ویژهای در نسل گذشته به خصوص در دهه ۵۰ و اوایل دهه ۷۰ دارد. به نظر میرسد ارتباط این کارگردان با نسل جوان به نوعی قطع شده است.
اما این ارتباط با فیلمهای "اعتراض"، "سربازهای جمعه"، "حکم"، "رئیس" و یا "محاکمه در خیابان " به نوعی برقرار شده است.
تا اندازهای شاید، اما سئوال من این است که به عنوان بازیگری که در فیلم کیمیایی بازی کردهاید، شخصیتپردازی در آثار کیمیایی و به خصوص فیلم "جرم" تا چه اندازه به شما به عنوان بازیگر در خوب دیده شدن و برقراری آن ارتباط کمک کرد.
در پاسخ به این سئوال باید این نکته را بیان کنم که کارکردن با مسعود کیمیایی از این جهت جذاب است که او در هرلحظه در نگاه خود از بازیگر قدردانی میکند و براساس فیلمنامهای که نوشته شده آگاه است که چه بازیگری باید برای چه نقشی انتخاب شود تا به جواب مشخص برسد، بنابراین هیچگاه در انتخاب بازیگر اشتباه نمیکند که این مسئله هم به شناخت او از بازیگر و پاسخ به سئوال شما یعنی خوب از آب درآوردن شخصیتها و پرداخت لازم و اندازهای به کاراکترها برمیگردد.
تا چه اندازه دست بازیگر برای ارائه ایدههای شخصی باز است؟
یکی از نکات مثبت کار با کیمیایی این است که میداند نقاط قوت و یا ضعف احتمالی یک بازیگر چیست و شناخت کافی نسبت به تواناییهای بازیگر دارد و به همان میزان از او بازی میگیرد تا به جواب روشنی برسد، در نتیجه دست بازیگر را برای ارائه ایدههای او باز میگذارد و کارکردن با این کارگردان نوعی امنیت خاطر و احساس آرامش در بازیگر ایجاد میکند.
تعریف نقشهای کوتاه در فیلمهای کیمیایی به یک شاخصه تبدیل شده است. حضور شما در این فیلم به چه شکل بود؟
من نقش زنی را بازی میکنم که در خارج از کشور زندگی میکند و نقش مقابل من هم مسعود رایگان است که ارتباط دوستی خوبی با او دارد و جدا از این ارتباط، این زن تاجر مسلک و زرنگ است و آقای کیمیایی قبل از هرصحبتی گفت که این زن بسیار باهوش است و من همین نکته را گرفتم و تا انتها پیش رفتم، اما آنچه لازم میدانم در این گفتگو مطرح شود دل نگرانی من از کم و کیف و چگونگی دیده شدن این فیلم است به این معنا که من در طول سالها فعالیت خود در عرصه سینما روی جنس صدای خود بسیار کار کردهام و تا اندازهای هم روی این مسئله ادعا دارم و سالها نزد اساتید بزرگ سینما و تئاتر دوره صدا سازی دیدهام و میدانم کارکرد صدای من در لحظه به لحظه یک فیلم سینمایی چگونه باید باشد اما در کمال تاسف تمام صداهای کاراکترهای این فیلم دوبله شده است و البته دلیل آن را نیز میدانم، مسعود کیمیایی با دوبله قصد فضاسازی دوران قبل از انقلاب را داشته است، اما من به عنوان بازیگر نسبت به این تصمیم معترض هستم و به نوعی دلخور.
بازی در فیلم "ورود آقایان ممنوع" چگونه شکل گرفت؟
فیلمنامه "ورود آقایان ممنوع" را پیمان قاسمخانی نوشته است و برخلاف تصور همه اینبار پیمان برای من نقشی ننوشته بود چرا که به عنوان پیشنهاد معتقد است که من نباید نقش کوتاه بازی کنم، ولی واقعیت این است که بیش از فیلمنامه خوب کار کردن با رامبد جوان برای من جذاب بود.
رامبد جوان کارگردانی صمیمی است و همبازی شدن با رضا عطاران در یک فیلم با داستانی از پیمان قاسمخانی و کارگردانی آن توسط رامبد جوان به عنوان کارگردان خوش سابقه طنز در سینما و تلویزیون پدیده جذابی برای هر بازیگری است. البته جدا از همه این عوامل به دلیل تعلق خاطرم به دوران دبیرستان و تاثیرگذاری عجیبی که معلمان درآن دوره روی من داشتهاند دوست داشتم که دراین نقش بازی کنم و نوعی نوستالژی شخصی برای من به همراه داشت. من در این فیلم نقش یک معلم ادبیات عاشقپیشه را بازی میکنم، معلم با این روحیه در مواجه با دختران دبیرستانی فضای طنز زیبایی را به کار میبخشد و خوشبختانه این نقش از فضای ذهنی من به هیچ عنوان دور نبوده است.
فیلم "ما سه نفر" به کارگردانی مهرداد فرید چطور بود و چه تعریفی از هنر بازیگری در این فیلم دارید؟
مهمترین امتیاز بازی در فیلم "ماسه نفر" این است که با یکی از با اخلاقترین و شاید با مطالعه ترین کارگردانهای سینمای ایران بازی کردم، کار کردن با ایشان احساس آرامش خوبی در حرفه بازیگری میدهد. پس از چند سال کار در این حرفه به تجربه دریافتهام که خود کارگردان در ایجاد محیط آرام و امن برای عوامل کار بسیار تاثیرگذاراست و من به این نتیجه رسیدم که فیلمهایی که درسینمای ایران کار میشود به لحاظ فیلمنامه و کیفیت اجرا تفاوتهای چشمگیر با یکدیگر ندارند و بر دیگری برتر نیستند.
به همین دلیل ترجیح میدهم با کسانی کار کنم که از اندیشههای خاص برخوردار هستند، جدا از این مسائل من بازی در نقش خانم دکتر ناهید که یک زن دوست داشتنی و محجبه است را دوست داشتم. این فیلم شاید در ژانر سینمای کمدی ساخته شده باشد اما کاراکتر دکتر ناهید به هیچ عنوان طنز نیست. البته من برای بازی در نقشهای کمدی خیلی ارزش قائل هستم اما این کاراکتر بسیار آرام، صبور و دوستداشتنی است که شاید با روحیه ماجراجو و تا اندازهای ناآرام من همخوانی نداشته باشد.
یکی از ویژگیهای بازی شما خوب از کار درآمدن اصالت نقش است. به عنوان مثال نقشی که در فیلم "دایره زنگی" بازی کردید به نوعی از خصوصیات فردی شما دور بود، اما به شدت اصول یک زن که تا اندازهای بیغم و بیدرد است و وقت خود را با دیدن برنامههای ماهواره پر میکند و البته نگران هم نوع خود نیز هست را به خوبی بازی کردید و به نظر میرسد اصالت کاراکتر دکتر ناهید در فیلم "ما سه نفر" را به خوبی از آب درآوردید کمی درباره کاراکتر دکتر ناهید توضیح دهید؟
دکتر ناهید یک خانم دکتر محجبه و دارای ویژگیهای خاص خودش است و به شدت پایبند اصول و اعتقادات و کلیت داستان مانند فیلمهایی که در چند سال اخیر دیده شده درباره مردهایی است که دو و یا چند زن دارند و حالا این خانم دکتر به نوعی در این فضا قرار میگیرد و ماجراهایی پیش میآید که بهتر است بقیه داستان را نگوییم و تماشاگر ببیند.
خانم رهنما کار کردن با کارگردانهایی چون کیمیایی، جوان و فرید به این معنا است که شما با سه کارگردان از سه نسل متفاوت با دنیاهای ذهنی غیرمرتبط با یکدیگر کارکردید. تجربه همزمان بازی در سه فیلم مختلف یکی از نکات جذاب است به عنوان بازیگری که در سه فیلم حضور داشتید کدامیک از فیلمها جذاب تر بود و چه تجربههایی را در کار با این سه دیدگاه مختلف کسب کردید؟
برای من فیلم "ورود آقایان ممنوع" به دلیل فیلمنامه فوق العاده خوبی که داشت بسیار جذاب بود و کارکردن با شخصیتی مثل رامبد جوان خیلی را دوست داشتم، این کارگردان به لحاظ شخصیتی شبیه به خود من است و هیچ چیزی برای پنهان کردن ندارد و احساسش را به بازیگر به راحتی منتقل میکند و اینگونه نیست که اگر بازیگر در صحنهای خوب ظاهر شد این درخشش را پنهان کند چرا که من به عنوان بازیگر نمیتوانم با حرفه خود به شکل کارمندی برخورد کنم و در تک تک صحنههای یک فیلم حتی اگر نقش کوتاه داشته باشم خودم را سهیم میدانم و ارتباط عاطفی عجیبی با حرفه خود برقرار کردهام.
معتقدم احترام گذاشتن به ارزشهای انسانی و هنری خیلی مهم است و معتقدم اگر کار هنری در حال انجام شدن است برای حفظ همین ارزشها است، به همین دلیل یک هنرمند باید بدون خست احساس خوب خود را به همنوع و یا همکار خود بگوید و خوشبختانه رامبد جوان از این ویژگی برخوردار است.
به عنوان آخرین سئوال به سیمرغ فکر میکنید؟
در تمام سالهایی که برای فیلمهایی مثل "عاشقانه" و یا "نان، عشق، موتور ۱۰۰۰" منتظر سیمرغ بودم اتفاقی نیفتاد؛ الان دیگر نه تنها به سیمرغ بلکه به هیچ نوع تشویق و هورا کشیدن دیگر اهمیت نمیدهم و فقط سعی در بالا بردن سطح کیفی بازی خود در فیلمهای مختلف را دارم.