استراتژی قیمت گذاری
عوامل مختلفی در کنار هم قرار گرفته و موفقیت یک کسب و کار را تضمین می کنند. یکی از مهم ترین نکات در این زمینه برنامه ریزی و ایجاد نقشه راه است. این برنامه ریزی باید در تمامی زمینه ها اعمال شود؛ به عنوان مثال می توان به تدوین استراتژی قیمت گذاری اشاره کرد. طبیعتا بی توجهی به هر یک از این بخش ها نتیجه مطلوبی در بر نخواهد داشت. داشتن استراتژی قیمت گذاری یکی از موضوعات بسیار مهم برای موفقیت انواع کسب و کارها است. بازاریاب از این طریق، اهداف مالی شرکت ها و راه های دستیابی به سود بیشتر را بررسی می کند. در این مقاله در مورد استراتژی های قیمت گذاری صحبت خواهیم کرد. در این مقاله با ما همراه باشید.
استراتژی قیمت گذاری چیست؟
قیمت گذاری فرآیندی است که به تعیین ارزش خدمات یا محصولات ارائه شده توسط یک برند یا کسب و کار منجر می شود. در این فرایند عوامل بسیاری نقش دارند که باید تاثیر تمامی آنها مدنظر قرار گیرد. کیفیت محصول، وضعیت بازار، میزان رقابت و هزینه های تولید از مهم ترین این عوامل به شمار می روند. نحوه قیمت گذاری به صورت دستی یا خودکار است. سیستم قیمت گذاری خودکار ارزش محصولات یا خدمات را براساس عواملی چون قیمت مد نظر فروشنده، میزان افزایش قیمت ثابت، تبلیغات، کمپین فروش، تاریخ فاکتور و ... تعیین می کند.
در اینگونه موارد میزان خطا در تعیین قیمت محصولات کاهش می یابد. اما سیستم های خودکار به نگهداری و تنظیم بیشتری نیاز دارند. طبق اصول بازاریابی، قیمت مناسب، اصولی و کارآمد در محدوده ای تعیین می شود که مشتری قادر به پرداخت آن باشد. البته استراتژی قیمت گذاری طبیعتاً برای هر محصول یا خدمات تولید شده توسط کسب و کارهای مختلف تفاوت دارد. برای هر محصول یا خدمات ارائه شده یک سقف و کف قیمتی وجود دارد. استراتژی قیمت گذاری با هدف ایجاد تعادل بین سقف و کف و دست یابی به قیمت کارآمد در تلاش است. فرآیند قیمت گذاری محصولات یا خدمات در مراحل زیر خلاصه می شود:
- تدوین استراتژی بازاریابی
- بررسی کیفیت محصول و نحوه تبلیغ و توزیع آن
- بررسی وضعیت تقاضا در بازار
- بررسی هزینه ها
- بررسی محدودیت های موجود و وضعیت رقبا
- بررسی اهداف مدنظر از قیمت گذاری
- تعیین قیمت
هدف استراتژی قیمت گذاری
تدوین استراتژی قیمت گذاری برعهده بازاریاب قرار دارد. در گام اول براساس اهداف، تمایلات و ارزش های کسب و کار مربوطه، تدوین استراتژی بر اساس چشم انداز مشخص انجام می شود؛ به نحوی که با سایر بخش های برنامه بازاریابی تداخلی نداشته باشد. مدت زمان تعیین شده می تواند کوتاه یا بلند مدت (بیش از ۱۰ سال) باشد. در طول مدت زمان تعیین شده حتی با تغییر شرایط، رویکرد قیمت گذاری هیچ تغییری نمی کند. به طور کل استراتژی قیمت گذاری اهداف زیر را دنبال می کند:
- تعیین راه های دست یابی به سود بیشتر
- تعیین اهداف مالی کسب و کارهای مختلف
- بررسی میزان افزایش قیمت ها تا حد امکان
- بررسی راه های افزایش سهم از بازار و حفظ بقا
- بررسی واقعیت های بازار و قیمت مد نظر مشتریان
- ثبات قیمت محصولات یا خدمات ارائه شده به منظور رضایت هرچه بیشتر مشتری
روش های تدوین استراتژی قیمت گذاری
تدوین استراتژی قیمت گذاری برای یک برند یا کسب و کار به ۶ روش امکان پذیر است که در موارد زیر خلاصه شده اند:
- قیمت گذاری براساس عملیات؛ بازاریاب از این روش برای دستیابی به راندمان عملیاتی استفاده می کند.
- قیمت گذاری بر اساس درآمد، سود یا هزینه؛ بازاریاب از این روش، دستیابی به حداکثر سود را دنبال می کند.
- قیمت گذاری بر اساس مشتری؛ بازاریاب از این روش برای افزایش تعداد مشتری، افزایش فروش و آگاهی از توانایی مالی مخاطبان استفاده می کند.
- قیمت گذاری براساس ارزش؛ بازاریاب از این روش برای نشان دادن ارزش بازار و ایجاد ذهنیت مناسب در مشتریان بهره می گیرد.
- قیمت گذاری براساس رابطه؛ بازاریاب هدف خود را از بکارگیری این روش حفظ رابطه با مشتریان عنوان می کند.
- قیمت گذاری بر اساس جامعه؛ بازاریاب در صورت تغییر در رفتار یا نگرش های اجتماعی از این شیوه بهره می گیرد.
رویکردهای قیمت گذاری
رویکردهای مختلفی برای قیمت گذاری وجود دارد که همگی اهداف خاصی را در کوتاه مدت دنبال می کنند. البته می توان در طول زمان رویکرد مدنظر خود را به شکل دیگر تغییر داد. رویکردهای اصلی استراتژی قیمت گذاری عبارتند از:
- قیمت گذاری بالا؛ تعیین قیمت بالا با حاشیه سود زیاد برای محصولات و خدمات لوکس، منحصر به فرد و دارای مشابه کمتر در بازار
- قیمت گذاری نفوذی؛ تعیین قیمت پایین برای محصول یا خدمات به منظور نفوذ در بازار و سپس افزایش تدریجی قیمت ها
- قیمت گذاری اقتصادی؛ استفاده از روش های خاص برای کاهش هزینه های تولید و عرضه محصولات اقتصادی و ارزان به مشتریان
- قیمت گذاری گزاف؛ اعلام قیمت بالا برای محصولات یکتا و بدون مشابه در بازار و سپس کاهش تدریجی قیمت ها بعد از ورود رقبا
استراتژی فروش
داشتن استراتژی فروش یکی از ضروریات رشد یک برنامه یا کسب و کار است. این استراتژی به معنای تدوین برنامه ای است که در آن تمامی مراحل فروش محصول یا خدمات به طور کامل تشریح شده است. از این رو تمامی مراحل کار طبق برنامه پیش رفته و احتمال به شکست انجامیدن آن کاهش می یابد. البته این برنامه همواره ثابت نیست. بلکه در طول زمان و متناسب با شرایط و نیازها بازبینی شده و ارتقا می یابد. تدوین استراتژی برای فروش متناسب با هر کسب و کار به صورت اختصاصی طراحی می شود.
پیش از طراحی توجه به اهداف مالی کسب و کار، تمایلات و ویژگی های مشتریان هدف و شیوه تبلیغاتی مناسب برای جذب مشتری از اهمیت بسیاری برخوردار است. معمولاً دو نوع استراتژی فروش مستقیم و غیرمستقیم در کسب و کارها مورد استفاده قرار می گیرد. در روش مستقیم نیروهای فروش به طور مستقیم ویژگی های محصول یا خدمات مورد نظر را به مخاطب منتقل می کنند. اما در روش غیرمستقیم با شناساندن ویژگی های مثبت محصول بدون ذکر نام یا برند، مشتری برای خرید ترغیب می شود.
استراتژی توسعه محصول
تمامی کسب و کارهای به دنبال توسعه و رشد، دیر یا زود به استراتژی توسعه محصول نیاز پیدا می کنند. این استراتژی ایجاد محصول یا خدمات جدید با هدف جذب بیشتر مشتریان و افزایش سودآوری را دنبال می کند. البته برای داشتن یک استراتژی موفق در زمینه توسعه محصول توجه به نکات زیر الزامی است:
- شناخت دقیق رقبا
- شناخت فرصت ها و تهدیدها
- شناخت دقیق بازار و خلأهای آن
- تشکیل تیمی خلاق برای طراحی محصول جدید و بازاریابی آن
سخن پایانی
ما در این مقاله به بررسی نقش استراتژی قیمت گذاری در مسیر توسعه یک کسب و کار یا برند پرداختیم. رویکرد اصلی موجود برای طراحی این استراتژی تحت عنوان قیمت گذاری بالا؛ نفوذی، اقتصادی و گزاف شناخته می شوند. البته برای موفقیت یک کسب و کار باید ایجاد نقشه راه یا همان برنامه ریزی در سایر زمینه ها نیز صورت گیرد. با توجه به این موضوع، تدوین استراتژی توسعه محصول، تبلیغ و فروش نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است.
درباره ما – مجموعه تبلیغاتی مثلث
فعالیت خود را در زمینه های:
- مشاوره تبلیغاتی
- بازاریابی و برندینگ
- دیجیتال مارکتینگ
- برنامه ریزی و مدیریت کمپین
- تولید محتوا وپروموشن
جهت تامین نیازهای تخصصی درحوزه صنعت ساختمان ، از سال نود و هفت آغاز نموده است.